یاوران مهدی 313

ذکر تعجیل فرج رمز نجات بشر است .... ما بر آنیم که این ذکر جهانی گردد
  • خانه 
  • تماس  
  • ورود 

توصیه به تهجد و شب زنده داری در ماه رجب

31 فروردین 1395 توسط علوي بيجندي

خداوند می‏ فرماید: <وَ مِنَ اللَّیْلِ فَتَهَجَّدْ بِهِ نافِلَةً لَکَ عَسَى أَنْ یَبْعَثَکَ رَبُّکَ مَقاماً مَحْمُودا>. «تهجّد» در لغت یعنی از بستر بلند شدن. این آیه‏ شریفه نشان می‏ دهد که برخواستن برای نماز شب به خودی خود ارزش دارد؛ ممکن است بعضی نتوانند سر شب بخوابند، ایرادی ندارد، این افراد می‏ توانند اگر تا بعد از 12:30 شب بیدار مانده بودند، نماز شب خود را بخوانند و بعد بخوابند، ولی این تهجد نیست، صرفاً نماز شب خواندن است. در حالی که ما امر به تهجّد شده‏ ایم؛ یعنی انسان شب را بخوابد و بعد نیمه‏ های شب برای نماز برخیزد.

در سنن النبی دارد که پیغمبر اکرم(ص) سه بار از خواب برمی‏ خواستند تا مشقّت بیشتری به خود وارد کنند. نمازهای پیغمبر اکرم(ص) دو چهار رکعت و یک سه رکعت بود؛ می‏ خوابیدند، بلند می‏ شدند و چهار رکعت نماز شب می‏ خواندند و می‏ خوابیدند، بعد از یک ساعت بر می‏ خواستند و چهار رکعت بعدی را می خواندند، بعد یک سجده طولانی به‏ جا می ‏آوردند و دوباره می‏ خوابیدند، کمی بعد دوباره بیدار می‏ شدند و سه رکعت بعدی را می‏ خواندند. تهجد بسیاری از بزرگان ما هم چنین بود چنانکه از مرحوم آقای قاضی نقل شده نماز شب ایشان نیز به همین ترتیب بود.

من نمی‏ خواهم بگویم که ما هم این طور باشیم، منظورم اینست که بهانه نیاوریم که شب‏ها کوتاه است، و نمی توانیم نماز شب بخوانیم. امام عسکری(ع) درباره‏ سلوک الی الله می فرمایند: «إِنَّ الْوُصُولَ إِلَى اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ سَفَرٌ لَا یُدْرَکُ‏ إِلَّا بِامْتِطَاء اللَّیْل‏». باید همتی به خرج داد و از امور دیگر در این ماه برای جبران خسارت‏ ها مایه گذاشت.

مرحوم آقا سید احمد کربلایی در نامه‏ ای به یکی از شاگردانش که از استاد دستوری برای پیدا کردن حال گریه و انابه درخواست کرده بود، جواب می‏ دهد: «تو فکر کرده‌ ای من اینقدر نفهم هستم که غیر از این‏که سر خودت را کلاه می‏ گذاری، می‏خواهی سر مرا هم کلاه بگذاری؟» بعد می گوید: «آیا شنیده ای که کسی به مادر بچه‏ مرده طریقه‏ گریه کردن یاد دهد؟ یا این‏که ما ادای مادر بچه‏ مرده را در می ‏آوریم؟» بله! کسی که درد ندارد، اگر بخواهد گریه کند می‏ ماند که چگونه گریه کند، چون درد نکشیده، بچه‏ او نمرده است. ما باید دردمان بیاید تا ندای «أَیْنَ الرَّجَبِیُّون» و «أَنَا جَلیسُ مَنْ جالَسَنی» را درک کنیم! لذا به قول مرحوم میرزا جواد آقا، اولیای الهی برای درک لیلة القدرِ ماه رمضان، از شب اول ماه رجب دورخیز می‏ کردند.

به هر روی، زبان حال ما هم باید این باشد که اگر عزیز مصر نیستیم تا بتوانیم یوسف(ع) را بخریم، لااقل مثل آن پیرزنی هستیم که در صف خریداران یوسف(ع) ایستاد؛ تا صرفاً تماشاچی آن جمال زیبا نباشد! بیایید ما هم در این ماه رجب همّتی کنیم تا لا اقل در صف قرارمان دهند و در کاسه‏ مان چیزی بگذارند.

برگرفته از سخنان استاد محمد تقی فیاض بخش 

 نظر دهید »


فرم در حال بارگذاری ...

فید نظر برای این مطلب

راه اندازه هیئت یاوران مهدی عج ویژه بانوان

31 فروردین 1395 توسط علوي بيجندي

بسم الله الرحمن الرحیم

ستایش خدایی را که خالق کل موجودات و اسمان ها و زمین است و درود بر پیامبرش، حضرت محمد مصطفی ص و اهل بیتش ع

تصمیم داریم که هیئتی را با نام یاوران مهدی عج راه اندازی کنیم

این هیئت به صورت سیار اداره می شود. یعنی هر مناسبتی در منزل فلان شخص. امید است که امام زمان عج یاریمان کند.

برای گستردگی این هیئت به یاری شما بانوان عزیز نیازمند هستیم.

چون این هیئت تازه تاسیس است و از نظر مالی کمی در مزیقه است، سخنرانی در آن به صورت رایگان انجام میشود اما برای مداحی و مولودی و نوحه و روضه کسی را نیافتیم.

از جمله سخنرانان این هیئت: دین پژوهان حوزه های دانشجویی و حوزه های علمیه تهران، اساتید گرانقدری چون سرکار خانم فیاض بخش و … خواهند بود. البته همه اینها با هماهنگی انجام میشود.

هدف ما از راه اندازی این هیئت، ترویج شعائر ناب اسلام و دین است و سیر هدایتی این هیئت ، یک سیر مشخص و معلوم است، به این صورت که در آن موضوعی مورد بررسی قرار میگیرد و تا حل شدن موضوع و جا افتادن آن بین خواهران گرامی ادامه میابدبعد، موضوع دیگری مورد بحث و بررسی قرار میگیرد. مباحثی مربوط به اخلاق، کلام و عقاید، تاریخ و … .

این هیئت تقریبا حکم کلاس آموزشی (رایگان) را دارد.

فعلا ما تا حدودی مشکل مکان داریم. چهار منزل اماده پذیرایی از مخاطبین شده است. ما به حداق 10 منزل نیاز داریم.

ان شاء الله قرار است در این هیئت ختم قرآن، زیارات وارده، نمازهای دسته جمعی و … انجام پذیرد.

پس از شما هم تقاضا دارم که ما را در این راه یاری کنید.

ان شاء الله برنامه های هیئت را در اینده به اطلاع شما عزیزانم می رسانم. برنامه هایی ازجمله: سفرهای زیارتی، سیاحتی، ورزش، کارگاه های علمی دینی و …

در پناه حق باشید.

 نظر دهید »


فرم در حال بارگذاری ...

فید نظر برای این مطلب

سجاده عشق

14 آذر 1393 توسط علوي بيجندي

- مامان! پس كوش؟ همش باید دنبالش بگردم!

- چی كوش؟ باز دنبال چی می گردی؟!

- مامان تو رو خدا بگو كجا گذاشتیش؟دیر شد ، دسته رفت.

- آهان طبق معمول دنبال زنجیرت می گردی! زیر میز مطالعته، خودت اونجا گذاشتیش.

- مرتضی! این دیگه چیه ورداشتی؟!!

- هیچی مامان سجاده نمازمه!

- وا! سجاده برای چی؟ كو تا نماز! تازه می ری مسجد نمازتو می خونی.

- نه مامان امروز با روزای دیگه فرق می كنه! دیشب حاج آقا ستوده روی منبر حرفای قشنگی می گفت، خب دیگه اجازه می دین من برم؟

- نگفتی دیشب آقای ستوده چی می گفت؟

- فعلاً نمی شه ، دیرم شده.خودتون بیاین ببینین.

هیئت راه افتاده بود. پونصد متری از حسینیه دور شده بود. طفلكی مرتضی اول رفته بود حسینیه، خبری از بچه ها نبود .

- آقا ببخشید هیئت از كدوم طرف رفت؟

- عجله كن پسرم خیلی دور نشدند كوچه شهید نظری روبگیر برو بهشون می رسی.

- راستی حالا چه جوری زنجیر بزنم؟! سجاده رو چی كارش كنم؟ نمی شه با یه دست سجاده رو بگیرم و با یه دست هم زنجیر بزنم.

همینجوری با خودش كلنجار می رفت و قدم های كوچكش به دسته عزاداری نزدیكترش می كرد.حرفای حاج آقای ستوده رو تو ذهنش مرور می كرد.

- یكی از مهمترین هدف های قیام آقامون ابی عبدالله الحسین این بوده كه ارزش های دینی مثل نماز كه توسط یزید باز گرفته شده بود احیا بشه

فرزندان عزیزم نشه تا اذون ظهر سینه بزنین ، زنجیر بزنین ، پشت و سینه هاتون به عشق امام حسین سرخ بشه ، اما همین كه وقت نماز رسید شما تماشاچی باشین !! امام عزیز ما عاشقی می خواد كه به حرفاش عمل بكنه در همه زندگی ازشون پیروی بكنه.

- خب چكار كنم؟ اگه توی مسیر مسجد نبود چی؟ اگه هیئت بخواد همینجوری تا امام زاده بره چی؟ من كه نمی تونم تنهایی برم!

بی خیال سجاده رو می برم حالا یه كم خسته می شم دیگه ، چیزی نمی شه كه !

یه نفس راحتی كشید. ته تهای دسته بین بچه های بزرگتر از خودش جاشو پیدا كرد فقط ساكت بود تا دم وآهنگی كه از بلندگو پخش می شد رو درست یاد بگیره تا بتونه خودشو با جمع هماهنگ كنه.
از شادی چشماش برق می زد صدای دلنواز مداح همراه طبل و سنج واقعاً هیجان انگیز بود.
دو بیتی های مداح كه هراز چنداگاهی برای استراحت زنجیر زنان خونده می شد مرتضی رو می برد تو فضای نینوای سال 61.

می برم تا آنكه سیرابت كنم از كمند حرمله خوابت كنم

در حرم زاری مكن از بهر آب چون خجالت می كشم من از رباب

تا امام زاده كه محل تجمع همه هیئت ها بود هنوز خیلی راه بود.واقعاً سجاده خسته ش كرده بود اما بهش فكر نمی كرد.با هر زحمتی بود ساعتشو نگاه كرد.

ساعت وقت اذون را نشون می داد.

یه نگاهی به بلند گو كرد ، چشماشو به طبل زن و سنج زن دسته دوخت كه وسط دسته پرشورتر از دیروز می نواختند و می كوبیدن!سرشو برگردوند طرف راست با تعجب از رفیقش پرسید:

- سعید چرا كسی اذون نمی گه؟!

- پسر اذون برا چی؟ مگه وسط زنجیر زنی كسی اذون می گه

- نه ! ولی

- خب پس چی؟

باز حرفای حاج آقا ستوده یادش اومد

- عزیزان من ظهر عاشورا كه دو لشگر به جنگ می اندیشیدند وقتی یكی از یاران امام یادآوری كرد كه وقت نماز شده حضرت دعاش كردند و از سپاه یزید خواستند فرصت اقامه نماز به آنان بدهد و با اینكه آنان تمایل به دست برداشتن از جنگ نداشتند ، امام به اتفاق یاران خویش به نماز ایستادند. دو نفر از یاران امام خود را سپر قرار دادند و در آن لحظات حساس مرگ و زندگی ، امام نماز را به جماعت اقامه كردند.
- سعید آخه الان وقت نماز ظهره!

- خب می گی چكار كنم ، می خوای برم میكروفن را بگیرم و در اختیار جنابعالی بزارم حضرت آقا اذان بگین؟!!! نه آقا جون، من خودمو ضایع نمی كنم.

- ضایع یعنی چی سعید؟ مگه می خوایم كار بدی بكنیم.مگه دیشب نشنیدی حاج آقا ستوده چی می گفت؟
سعید لحظه ای به فكر فرو رفت.

- ما هر كدوممون وظیفه ای داریم. برای انجام وظیفه دینی باید تمام توانمان را به كار گیریم و تلاش كنیم.
- ای كاش آقای ستوده همراهمون بود ، اونوقت خیلی راحت تر می شد حرفمونو بزنیم.

- حالا كه نیست ، با حاج آقا گلپر صحبت می كنیم.

- حاج آقا سلام

- سلام پسرم! چیزی شده؟ با كسی دعوات شده؟

- نه نه ! می خواس تم ب گم اذون شد ه .پس كی نماز می خونیم؟!!

- آفرین به آقا مرتضای گل! نمازم می خونیم. نیم ساعت دیگه تا امام زاده راه داریم ، اونجا همه مون نماز می خونیم.
- ولی حاج آقا الان اول وقت نمازه ، چی می شه همینجا نماز بخونیم؟! آخه من شنیدم كسی كه اول وقت نمازش رو بخونه همراه آقا امام زمان نماز خونده، تازه امام حسین هم روز عاشورا از جنگ دست كشیدند و نماز خوندن.

- پسر جون آخه این همه آدم چه جوری وضو بگیرن ، مهر از كجا بیاریم روی آسفالت مگه می شه نماز خوند!
- حاج آقا می ریم از اون ایستگاه صلواتی آب وضو می گیریم،سنگ هم كه این دوربر فراوونه.از حاج اقا ستوده شنیدم كه اگه مهر نبود روی سنگ هم می شه سجده كرد .

- نخیر ! نمی شه حریف شما بچه های امروزی شد ، یه وقت از بس بهتون می گیم نماز بخونین زلّه می شیم ، یه وقتم اینجوری می كنین! الله اكبر خب باشه بزار ببینم چكار می تونم بكنم. شما هم برین سنگ ریزه ها رو جمع كنین.

- عزاداران عزیز! اجرتون با امام حسین (ع) امروز یه نوجوان 10-12 ساله حرفایی رو زد كه باید همون دعایی كه امام حسین علیه السلام در حق ابوثمامه كرد ، ما هم در حق این نوجوان و همه نوجوون ها و جوون های كشورمون بكنیم.

دعا كنیم كه خداوند همه جوون ها و نوجوون های ما را از نمازگزاران قرار دهد . درسته كه هوا یه كم سرده ولی هیئت همینجا نماز ظهر رو اقامه می كنه و بعد می ریم سمت امام زاده ، حاج آقا ستوده هم قراره خودشون رو به هیئت برسونن ، حالا دیگه هر جا باشن پیداشون می شه.

بزرگتر ها دنبال این نوجوون بودن و مرتباً تحسینش می كردند و تعدادی از جوونا هم كه عشق طبل و سنج و زنجیر بودندغرولندكنان می رفتند تا با شیر آب كنار ایستگاه صلواتی وضو بگیرند.

مرتضی و سعید غرق در لذت انجام وظیفه اشك تو چشماشون موج می زد اشكی برای موفقیتی ماندگار.
به راستی سجاده مرتضی اون روز فرشی برای عرشیان بود .

الله اكبر و الله اكبر اشهد ان لا اله الا الله………..سید محمد عبداللهی

بر پا داشتن نماز، نخستين ثمره و نشانه حكومت صالحان است.


 1 نظر
نظر از: برهاني كودهي [عضو] 
  • الصَّمصامُ المُنتَقِم علیه السلام

اللهم عجل لولیک الفرج

1393/09/14 @ 10:25


فرم در حال بارگذاری ...

فید نظر برای این مطلب

فلسفه صلح يا عهدنامه و ظهور حجّت

14 آذر 1393 توسط علوي بيجندي

امام مجتبى (ع)خطاب به افرادی که فلسفه صلح حضرت با معاویه را درک نمی کردند و حضرت را سرزنش می کردند، اینچنین اظهار نمودند: واى بر شما! آيا مى دانيد چرا من چنين كردم ؟ قسم به خداوند، كارى كه من انجام دادم، براى شيعه از هر عملى و از هر برنامه اى بهتر و سودمندتر بود، آيا نمى دانيد كه من امام و رهبر واجب الا طاعه شما مى باشم و مگر نمى دانيد كه من يكى از دو سيّد جوانان اهل بهشت مى باشم، كه جدّم رسول خدا (ص)بارها به آن تصريح نموده است ؟ در اين هنگام جمعيّت حاضر گفتند: بلى، قبول داريم .
حضرت در ادامه فرمود: و آيا مى دانيد هنگامى كه حضرت خضر (ع)
آن كشتى را سوراخ و معيوب نمود و نيز آن ديوار را تعمير و اصلاح كرد و آن غلام را به قتل رسانيد، موجب سخط و ناراحتى حضرت موسى (ع)
قرار گرفت ؟
آرى چون در آن لحظه فلسفه و حكمت آن سه كار براى حضرت موسى (ع)
مخفى بود، ولى در پيشگاه با عظمت پروردگار كارى صحيح و مفيد بود.
و سپس افزود: و آيا مى دانيد كه ما اهل بيت عصمت و طهارت در مقابل طاغوت هاى زمان قرار گرفته و مى گيريم ؛ كه بايد نسبت به تصميمات و انجام امور سياسى و اجتماعى، مصلحت انديشى كنيم ؟
وليكن بدانيد هنگام ظهور و قيام مهدى موعود، امام زمان (عج)
چنين نخواهد بود، و حضرت عيسى مسيح (ع)
به امامت او نمازش را به جماعت مى خواند.
اكمال الدّين شيخ صدوق : ص 315، ح 2، احتجاج : ج 2، ص 67، ح 157، علل الشّرايع : ص 211، ح 2، با کمی تفاوت در الفاظ

 2 نظر
نظر از: نرجس خاتون(س) شاهین شهر [عضو] 
  • مدرسه علمیه نرجس خاتون شاهین شهر

ده شب چراغاني بود يكسر زمين و آسمان

گويا كه ماه ديگري تابيده در كون و مكان

بانگ طرب از درگه خلاق سرمد آمده

هنگام شورو شادي آل محمد (ص) آمده

دهه كرامت،ميلاد دو ماه تابان ولايت بر همه دوستداران و عاشقان خاندان ولايت مبارك باد.

1394/05/26 @ 11:53
نظر از: مدرسه علمیه امام خمینی ره رباط کریم [عضو] 
  • مدرسه علمیه امام خمینی (ره)-رباط کریم

با سلام و احترام
موفق باشید
اللهم صلی علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم

1394/03/10 @ 02:22


فرم در حال بارگذاری ...

فید نظر برای این مطلب

خرداد 1404
شن یک دو سه چهار پنج جم
 << <   > >>
          1 2
3 4 5 6 7 8 9
10 11 12 13 14 15 16
17 18 19 20 21 22 23
24 25 26 27 28 29 30
31            

یاوران مهدی 313

گفتم که از فراغت عمريست بي قرارم گفت از فـــراق ياران من نيز بي قرارم گفتم به جز شما من فرياد رس ندارم گفتا به غير شيعه من نيز کس ندارم گفتم که ياوررانت مظلوم هر ديــارند گفتا مرا ببينند مظلــــــــــوم روزگارم گفتم که شيعيانت در رنـج و در عذابند گفتا به حال ايشان هر لحظه اشکبارم گفتم که شيعيانت جمعند به ياري تو گفتا که من شب و روز در انتظار يارم گفتم به شــــيعيانت آيا پيـــــام داري گفتا که گفته ام من هر دم در انتظارم گفتم که اي امامم از ما چرا نهانــــــي گفتا به چشم محرم همواره آشکارم گفتم به چشم انوار آيا که پا گـــذاري گفتا که شستشو ده شايدکه پا گذارم
  • خانه
  • اخیر
  • آرشیوها
  • موضوعات
  • آخرین نظرات

جستجو

موضوعات

  • همه
  • آخر الزمان
    • مهدویت
  • رهبر من
  • مدیریت فرهنگی
  • سرگرمی
  • مناسبت ها
  • نرم افزار
  • دل نوشته
  • سخنرانی
  • بزرگان
  • جملات ماندگار
  • اخبار
  • تغذیه و ورزش
  • کتاب شناسی
  • تاریخ اسلام
  • عقاید
  • کلام اسلامی
  • اخلاقیات
  • متفرقه
  • داستان
  • وقایع روز
  • خط و نشان

فیدهای XML

  • RSS 2.0: مطالب, نظرات
  • Atom: مطالب, نظرات
  • RDF: مطالب, نظرات
  • RSS 0.92: مطالب, نظرات
  • _sitemap: مطالب, نظرات
RSS چیست؟

خبرنامه

  • کوثربلاگ سرویس وبلاگ نویسی بانوان
  • تماس